بیا برویم
جایی دور
دورتر از مرز نگاه و باد
دورتر از خالی مرگ
روی دیوار باغ.
دور از جایی که پلک خدا هم خواب است
جایی دور
دورتر از آسمانی
مردد میان رنگ پرتقال و انار
جایی که شالیزار می رسد به دست باد
به دامن زنی
که خاطرش نازک تر از خیال جام است.
جایی دور
دورتر از هر نگاهی
که پی گاه و بیگاهی ست ...
پی بی خوابی ست
پی دختر شب های خیالی ست
بیا برویم ... دور شویم ... دور.
ای لیا