بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1385


این زن یه بار اون اوایل گفت دوست دارم یه میز داشته باشم روش پر از ادکلن باشه، خلاصه ما هر جا کنار خیابون یا گذری ادکلن دیدیم خریدیم چیدیم روی میز، بنده خدا یه بار برگشت گفت دستت درد نکنه ولی اینایی که میخری ادکلن نیست خلاصه، ولش کن مرد.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد