بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

13 - دوستت دارم.


نگاه می کنم از این بالا

می بینم تو هم در آن بِینی

لابلای شور جمعیت

لبخندی بر لب

قلبم به قفس سینه می کوبد

نفسم حبس می شود

گلویم خشک

نگاهم کمی تَر

چشمانم بسته اند.


دهانم باز نمی شود که بگوید

دوستت دارم.


کاش چشمانم بسته نمی شد

سالهاست دلم قراری ندارد!


ای لیا


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد