بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

78


چه خوب است 


این طعمهای ذهنت


که می شوند جمله ،


و یا کلـــــــــمه ای پیچیده در زرورق رویا ،


می نشینند در قالب کهنه ی ِ شعری .


و بهتر می شد اگر


دختری که هر روز


می آمد و از لبه قاب شعرت


سطلی خاطره بر می داشت ،


پریشان می شد 


گیسوانش رها می شد بین نگاه های از شرم پوشیده خورشید


سینه عریان می کرد در میان خالی وجدان آسوده بشریت


و حقیقت می ریخت 


بین خیال ِ جاری در شعر.



یقینن شعرت تماماً بوی خوش دوست داشتن می گرفت.



ای لیا



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد