کودکی هشت ساله ایستاده است، توپی پاره در دست، چشم دوخته است به تصویر بی جان یک مرد، آب بینی را به زور بالا میکشد، سرما پوست صورتش را ترک ترک کرده، دستهائی که توی سرما خشک شده اند!
پاهای مرد از زیر ملحفه بیرون است، دست چپش هم، سُرنگی گیر کرده روی دست، از بین هزاران پا، این تصویر را می بیند کودکی هشت ساله که توپی پاره در دست دارد و جسد مردی را در گورستان ماشین ها می بیند!
+ از میان همینطوری های روزانه
سلام
مطالبت عالی بود
به منم سر بزن قالب قشنگ دارم
www.ghalebsky.ir