بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

151


زنی که ساعت 7:20 دقیقه صبح قاطی ِ ترافیک همت توی ماشین کناریت نشسته و اون موقع صبح داره با حرص و ولع سیگار دود می کنه و بعد بر می گرده به چهره متعجب تو نگاه می کنه و لبخندی هم میزنه که رنگ قرمر رژش بین دود سیگار قاب قشنگی هم دور دندونای سفیدش درست کرده و از زیر اون عینک پر از دودِ سیاه و سفید هم می تونی چشمهای قرمزش رو تشخیص بدی، 


یقینن به اندازه یک رمان بلند حرف برای زدن تو سینه اش چال کرده ...

نظرات 2 + ارسال نظر
ASMAA چهارشنبه 19 شهریور 1393 ساعت 16:33

زنی که سیگار میکشد:
یعنی یه تضاد
روحی لطیف با زخمی مردانه..

ساره چهارشنبه 19 شهریور 1393 ساعت 16:00

ای بابا ای بابا ای بابا....
چه کاریه سیگار کشیدن!!!!

کلن با هرکاری که به سلامتی ذره ای ضربه بزنه مخالفم..می دونی میل به جاودانگی دارم هرچند محاله یه روز باید برم و همه چی این نیس ممکنه خیلی شیک سرحال و سالم ریق رحمتو سر بکشم ولی بهرحال احتیاط باید کرد دیگه...همه ی حالات رو باید در نظر گرفت....خخخخ

اونم سر صبح!!!!! شروع یه روز با سیگار!! ذهن آدم می پوکه کلن...

یه وقت وسوسه نشی ازشون سیگار بگیریا...چیز خوبی نیس حیفه جوونیت مادر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد