بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

691 - قیمت خود را بدانیم!


زنگ زد و درباره مشکلی که برایشان پیش آمده بود در راه اندازی صحبت کرد. یک ساعتی حرف زدیم همانجا پشت تلفن میگفتم و او هم چک میکرد و اگر چیزی درست نبود جابجا میکرد سر آخر مشخص شد چندتا اتصال لوله به تجهیزات اشتباه است. قرار شد باز کنند و دوباره همانطور که گفته بودم ارنج کنند. یک هفته بعد تماس گرفت و کلی تشکر کرد که درست شد الان هم خط مشغول کار است و از این تعارف تکه پاره کردنها.

چند روز بعدش پیکی آمد و یک پاکت آورد و رسید گرفت و رفت. پاکت را باز کردم دیدم چکی به مبلغ هفتصد هزار تومن به همراه نامه تشکری از طرف همان دوست. زنگ زدم به همان دوست گفتم به پیک شرکتشان بگوید برگردد تا چیزی را برایش بفرستم. چک را گذاشتم داخل پاکت و عودت دادم. یک ساعت بعد تماس گرفت و گفت : چک رو چرا برگردوندی؟

 گفتم: والا من برات رفاقتی مساله رو حل کردم. یعنی چون دوست و همکار چند ساله ای وگرنه اگر قرار به فاکتور کردن و صورت وضعیت کردن برای پول بود همین رو من چهار میلیون باید ازت میگرفتم. چکت رو هم نگه دار برای خودت.


دوازده سال است کار میکنم. توی زمینه کاری خودم یکی از بهترینها هستم. مرا میشناسند توی صنعت خاصی که مشغولم. بارها شده قیمت داده ام برای کار طراحی و مشاوره و قیمتم بالا بوده و برنده نشده ام. خود کارفرما هم حتی حاضر بوده با چند درصد بالاتر از قیمت برنده کار را به من بدهد ولی نپذیرفته ام. چرا؟ چون اگر همه مان اینطور برخورد کنیم، تن بدهیم میشود مثل همین دوست من که آن تجربه دوازده ساله را پشت آن تماس یک ساعتی نمیبیند و فکر میکند خب حتمن قیمت همینقدر است. تقصیر خودمان است، خودمان را ارزان میفروشیم!

شاید اگر من هم توصیه کارفرما را میپذیرفتم الان خانه ام لابد صدمتر بزرگتر بود و نشسته بودم پشت شاسی بلند خارجی. 

بگذریم از پیشنهادات خارج عرف برای به قول خودشان در آوردن کار و زدو بند کردن!!



+ از میان همینطوری های روزانه



نظرات 2 + ارسال نظر
نیوشا یکشنبه 8 شهریور 1394 ساعت 07:43

عادت کرده ایم به اینکه ارزان بفروشیم مهارت و تخصصمان را
ما چون زنیم مردها چون نان آورند و این چرخه چرخیده و ...

بله متاسفانه

مدیکو سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 14:31 http://amnesia.blogsky.com

پس چاره چیه؟ یکم تواضع برای نشون دادن کار و توانایی بد نیستا

نه بد نیست تواضع ولی خب اصل مطلب همونیه که تو متن هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد