بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

829 - متنی که میخوانید الزامن درست نیست!


همکار خانمی داریم به قول دوستان از این شاسی بلندها. شیک و ترو تمیز. مجرد است. یکی از پسرهای مجرد شرکت یکبار گفته بود : فلانی من از خانم مهندس خوشم میاد، البته دو به شک هستم به من میخوره یا نه، نظر تو چیه؟

چیزی نگفتم، حواله دادم به اینکه من زنها را خوب نمیشناسم. ولی اینجا خواستم این را بگویم، با اینکه گفته اند چهره و قیافه و ثروت و سطح سواد نباید در ازدواج ملاک قرار گیرد و باید انسانیت و شخصیت و منش پارامتر اصلی باشد ولی قبل از اینکه از اینکارها بخواهید بکنید توی آینه به خودتان نگاه کنید. گاهی اوقات خیلی پایین تر هستید از همان لحاظ پارامترهای ظاهری و ممکن است طرف دیگر ماجرا اصلن شما را در گوشه مخیله اش هم جا نداده باشد. نه تقصیر اوست نه تقصیر شما. اخلاق و منش هم جایی مطرح میشود که آدمها مدتی با هم بوده باشند و مثلن خانم جذب شخصیت و رفتار شما شود و الباقی مسایل را تعدیل کند و دیگر چهره و ثروت برایش مهم نباشد و وقتی به او پیشنهاد میدهید همان اول کار به شما پوزخند نزند و بزند جلوبندی و دک و پوزتان را پایین بیاورد.

یکی چیزی هست میگویند هم شان و هم کفو بودن. یک چیزی توی این مایه ها.

+ البته با کمی اختلاف درباره آقایان هم صدق میکند ولی چون معمول است مرد به زن پیشنهاد بدهد بیشتر مردان با این مساله دست به گریبانند. اینکه از کسی خوششان آمده که از نظر بقیه فرسنگها با هم فاصله دارند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد