اعتماد به نفست توی حلقم!
توی ماشین کلی برای زن از وجنات و سکناتش تعریف کرده بود، از تحصیلاتش. به زور میخواسته به زن شماره بدهد، زن آخر سر گفته بود از سن و سالت خجالت بکش من پیاده میشم. مرد هم گقته بود : اوه اوه فکر کردی چه خبره، صدتا مثل تو ریخته زیر دست و پام!