بوی ریحان در باغ پیچید ...
دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...
دست نوشته های ای لــــــــــیادرباره من
این درباره نوشتن هم از آن چیزهای مزخرف است.
چه بنویسم ...
من یکی هستم شبیه تو، مثل خودت،
کمی پر روتر!
دو خط چائی /
یک فنجان خاطره /
کمی انتظار /
بوسه ای نزدیک ...
ادامه...
بازدید کننده : 388472 بازدید
Powered by Blogsky
986
زندگی تب دارد
هذیان می گوید،
می گوید : یکی دارد چشمان خاطره را می بوسد!
یکی دارد روی طناب تنهایی تاب می خورد!
یکی دارد دوستی را چال می کند!
یکی دارد به پهنای دیوار خیال می نویسد : دوستت دارم!
یکی دارد ...
می گوید : دوستش دارم!
زندگی تبش بالاست
همین روزهاست که بنویسند : جوان ناکام ، زندگی!
ای لیا
رشت - تابستان 80 (با کمی تصحیح در جزئیات)
از این دنیا یک دوست داشتم. اون هم یک مدت هست که نیست...
ایراد از منه, مدتی هست که به این نتیجه رسیدم.
چقدر هی ناکام شدم