بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

975


زن لوند و شیک است، تیپ زمستانی هم دارد. پالتو و چکمه و ... رفت جلو و با کارمند بخش مربوطه به خنده و ناز چیزی گفت. کارمند هم با خوشرویی صندلی را تعارف کرد. زن نشست تا کارش انجام شود. من بلند شدم و رفتم جلوتر.پرسیدم: خانم شما نوبت دارید؟ برمیگردد و جدی میگوید بله! میگویم رسید نوبتتون رو میشه ببینم؟ کارمند خودش را وسط می اندازد که ایشون قبلن نوبت گرفته اند. از پشت سر من زن دیگری معترض میشود و بعد هم چند نفر دیگر که چرا خارج از نوبت کار کسی را راه می اندازید. کارمند به زن اشاره میکند بنشیند روی صندلی های انتظار. زن از کنار من که رد میشود با حرارت و عصبانیت می گوید: عنتر یبس!



+ از میان همینطوری های روزانه



نظرات 1 + ارسال نظر
نیوشا یکشنبه 20 دی 1394 ساعت 10:40

دم شما گرم مهندس
سپاس گزارم بابت اعتراض مودبانه تان
خوشمان آمد

زنده باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد