بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1064


مسی محصول استعداد و تلنته ولی رونالدو محصول سعی و تلاش و خسته نشدنه و منم دومی رو بیشتر دوست دارم. فرگوسن میگفت رونالدو زودتر از همه می اومد تمرین و بعد از همه می ایستاد و تنهایی تمرین میکرد.
حالا اینو تعمیم بدیم به زندگی هامون.

نباید خسته شد. منم عادت کردم خب. هرچند گاهی از این بی خیالی خودم خسته میشم.


1063


گفت : زندگی از همونجایی جر خورد که نتونستیم نسبت بین تعداد پله ها و سایز خشتک شلوارمونو تشخیص بدیم!

نگاه کردم به شلوار کتونی که پام بود، گفت نگران تو و شلوارت نیستم، اندازه خودتو و قدمهاتو داری! اون سس خردلم رد کن بیاد!


+ از میان همینطوری های روزانه
telegram.me/boiereihan


1061


قبل جوالدوز فرو کردن به منتهی الیه جنوبی خلق الله و چسان فسان کردن، یه سوزن بزنیم به خودمون. قشنگ بادمون خالی میشه و دیگه چیزی هم از خودمون باقی نمیمونه که بخوایم به بقیه جوالدوزم بزنیم!

+ نمیگم قضاوت نکنیم، بکنیم چون تو روایتا هست به یکی گفتن قضاوت نکن دق کرد مرد، قضاوت کنیم خلق الله رو، عیب نداره ولی قبلش سرمونو فرو کنیم تو خودمون ببینیم خودمون اگر بودیم چه غلطی میکردیم!


1062



آغوشت را بردار و بیاور

این حال بی قرار را

نه چای حریف است

نه مرور خاطره لبهایت!



ای لیا


1060


زن نشسته است لبه تخت، سرش را کج میکند روی شانه راست، موهایش آویزان میشود، دست میگذارد روی گردنش، پایینتر از گوشش، همانجایی که مرد بوسیده بود، زن میخندد، چشمهایش را میبندد، توی خودش مچاله میشود، حال خوشی میدود توی تمام رگهایش، تنش گرم میشود ...



1059


مرد می اوفتد، روی زمین دراز می کشد، خاک می نشیند روی موهایش، روی گونه هایش، خسته است انگار، گونه راستش روی خاک است، نگاه میکند به جائی روی خط افق. دوباره برمیخیزد، ادامه میدهد ...

مرد بودن سخت است، پدر بودن سخت تر.