زن آرام نوک انگشتها را میکشد روی ساعد مرد, میرود بالا تا روی آرنج مرد دست میکند از زیر حلقه آستین تیشرت مرد بازوی مرد را میفشارد, مشت میکند, زن دست را بیرون میکشد و با پشت دست مسیر رفته را برمیگردد تاروی دست مرد که روی دنده ماشین است, مرد به جلو نگاه میکند, ته چشمهایش یک جور خوشایندی خیس است, دوست دارد این لحظه منجمد شود ...
+ از میان همینطوری های روزانه