دو سال مریض بود و سرآخر دیروز از دنیا رفت. مادر یکی از فامیلهای دورمان بود. دو سال رفت و آمد سرآخر سه ماه پیش فهمیدند سرطان ریه دارد. بعنی بیش از بیست ماه کسی نفهمید حتی اینوسط یکی از دکترها به پسرش گفته بود مادرتان تمارض میکند و اصلن مریض نیست!! بدبختانه یکیشان هم تشخیص داده بود که قلبش مشکل دارد و عمل قلب باز هم انجام داد!! سه ماه پیش پزشکی گفته بود از پشت قفسه سینه عکس بگیرند و تازه فهمیدند آنجا توده ای جا خوش کرده و کار هم از کار گذشته. سرطان نوع دی(D). به همین سادگی یک نفر به خاطر عدم تشخیص مرد. این یکی از هزاران موردی است که هر سال رخ میدهد. برای همه هم عادی شده است انگار.
+ از میان همینطوری های روزانه