بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1346


میگه حتمن عیبی دارم که هیچ مردی حاضر نیست باهام بمونه.
میگم به لحاظ ظاهری و فیزیکی که عالی هستی به لحاظ اخلاقی و اینهارو نمیدونم.
میگه نه اخلاقم هم خوبه حداقل اطرافیانم از دستم شکار نیستن. 
میگم به نظر میاد از اون دخترائی باشی که از همون اول رابطه به دنبال ازدواج هستن. 
 میگه خب مگه بده؟ میگم نه بد نیست ولی ممکنه اون آدم واقعن لیاقتشو نداشته باشه, خودتو دست کم میگیری.
 میگه سنم داره بالا میره. میترسم. میگم الان بعضی مردها دنبال تعهد و قبول مسولیتش نیستن, سخته واقعن خب. 
 میگه نه اتفاقن دوست ندارم سربار باشم میخوام هردوتامون با هم بسازیمش.

دیگه چیزی نگفتم ...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد