بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1494


اون عشق‌هایی که به سرانجام نرسیدن و فرصت نکردیم توش از همدیگه متنفر بشیم همیشه توی ذهنمون هستن و فکر میکنیم اون رابطه اگر شکل میگرفت همیشه خوش و خرم بودیم ولی خب تو اونم قطعن گند میزدیم.



1488

یک سری آدمها شبیه همین هوای اینروزهای تهرانند، شبیه همین رگبارها و باران‌های گاه به گاهش شبیه نسیم خنک پس از بارانهایش که از لای پرده تو میزند، یک سری آدمها همینطور دلنشین هستند. لطیفند.



1478


‏پرسید رنج چیست؟

گفت: دوست داشتن توی دلت جوانه بزند درختی شود، ولی نگویی!



1468


آدم است دیگر، در هشت سالگی عاشق میشود در هشتاد سالگی دوزاریش می افتد!



1460


‏بهش نگو : بیام دنبالت؟ بهش بگو: میام دنبالت.



1444


‏بهترین روزهای زندگیمان همانهائی بودند که به بی‌تفاوتی گذشت.



1438


‏میگه مرد شکمو خوبه قهر هم که کنه وقتی گشنش بشه خودش برمیگرده.



1416


مهم نیست بقیه فکر کنن تو باحالی یا نه، مهم اینه که خودت فکر کنی باحالی، شبیه خودت راه برو!



1403


‏چند نوع گاو داریم
 گاو شیرده، گاو گوشتی و یه نوعش که پشت فرمون میشینه.



1399


‏از مشکلات فرار کردن رو همه بلدن اونائی که متفاوتن میمونن و مشکلات رو حل میکنن یا حداقل به حل کردنش کمک میکنن.



1378


حواست نبود نیمه گمشده ات را به زور چسب و منگنه چسباندند به یک نیمه دیگر!



1355


ایکاش میشد همه مشکلات رو با کشیدن پتو روی سر و قایم شدن زیرش حل کرد, بری زیر پتو و پاهاتو جمع کنی تو خودت و مچاله بشی!



1340


به دوست دخترش گفته بود بیا خونمون یه طوطی دارم آشپزی میکنه, دوست دختره هم کلی خندیده بود, وقتی پسره گوشی رو قطع کرد طوطیه به پسره گفت : باور نکرد نه؟ من برم غذام ته نگیره!




1326


‏بدبختی یک حالی هست نه تنهائی به سر شود نه باتو به سرانجامی رسد. گاه تکلیفت با نفس کشیدنت هم معلوم نیست.



1305


‏توی خاطراتت یکهو چند خط از زندگی تکان میخورند, جابجا میشوند, بوی عطرش پخش میشود روی نبض اتاق. چشمهایت را میبندی, فکر میکنی به عطر گیسوانش ...