بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1072


دوست داشتن ساده است . کودکی باید نشسته باشد در قلبت تا بدون هیچ چشمداشتی در اغوش بگیرد احساس بودن ها را. 
دوست داشتن یعنی باران که می بارد دست کسی را بگیری و حس کنی که هنوز گرم است و طعم عادت نگرفته تکرارهای زندگی ...
دوست داشتن یعنی دست تو را بگیرم پرت شویم روی خیابان های باران زده خاطرات که سادگی داشت و احساس پیاده می رفت و دست در دست خیال داشت.
دوست داشتن یعنی چای خوردن بدون منت و دیدن لب های ت

و که می خندند و گرما می ریزد روی خط خطی های زندگی ...
دوست داشتن ساده است ... دوست داشتن آغوش تر یک تنهایی را پر کردن است . دوست داشتن دست پیچیده لابلای موهای توست. موهایت که می ریخت در آغوش باد ...
دوست داشتن یعنی زندگی را در رگ های عادت ببینم و سیر نشوم و دوباره در پی چشمان تر خیال باشم . 
دوست داشتن همین است، لب های تو که طعم بغض تنهایی نگرفته ... طعم خاطره دارند و سیر نمی کنند لب های احساس را.
دوست داشتن یعنی من می نشینم و منتظر صدای پای آمدنت می مانم که روی برگ های خیابانی در پائیز می ریزند.
دوست داشتن ساده است ، بوئیدن نگاه تو ...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد