دوست دارم وقتی نگاهت می کنم غیر از تو
خودم را هم ببینم
ببینم که هنوز در انتهای چشمت
تصویری از نگاهم باقیست.
نگاهی که سالها پیشتر بر چشمانت زدم
همان نگاهی که زخم شرمش هنوز از پس سالها
روی نگاهم مانده است
نگاهی که ترس گناهی ناکرده را همیشه در پی داشت.
نگاهت هنوز همان طراوت گذشته را دارد.
ای لیا