صدای کودکی در شبی خالی از درد زایمان زمین
ناله های شوق انگیز زنی بین تارو پود دیوار،
عبور خالیِ ترس از بین دستان مردی تنها،
و دختری میان موهایش
صدای خاطره ای که شیرین ،خنک
می دوید
لابلای لب هایش.
ای لیا