بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

536 - مردی روی دهان زنی ها می کرد


میان این همه پرانتز



بین این سه نقطه ها



دنبال تن کسی می گردم



پی گودی کمر ذهن دختر خیال زده ی



نشسته روی طراوت باران .




روی انحنای سینه ی زن خوابیده روی دستان خالی از نور خورشید ،



دستی پی چیزی می گردد



خنده ای که سال پیش



گریه می کرد وقتی همه سنگ بر می داشتند .


 



و کسی می گفت : این شعر را


مردی روی دهان زنی ها می کرد


بوی فلسفه می آمد


منطق چیزی می گفت و زن


لباس شبی قرمز به تن تاریکی می کرد.



پرانتز بسته نمی شود


سه نقطه ها تمامی ندارند


و من هنوز نمی دانم


که جای بوسه کجای دائره المعارف زندگی ست


کجای تاریکی شب تصویر زنی


روی دستان مردی می میرد.


و کجای دفتر خاطره ها هنوز


یکی کلمه می نویسد


یکی جمله هارا می بلعد 


و من خط به خط تو را می بویم .




ای لیا

تهران - زمستان 84 (با کمی تغییر)



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد