بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

775


یک قیافه زنانه است که هنوز هم دوستش دارم. یعنی چهره را گاهی بین آدمها میبینم. هرچند کم و محدود ولی گه گداری پیدا میشود به فاصله چند ماه و شاید گاهی چند سال. چهره معلم قدکوتاه سوم دبستانم. چهره ای آرام، مهربان و لطیف. کتک هم خورده ام از او. الان توی بلوار کشاورز دست مردی را گرقته بود و خنده کنان میرفتند. من توی اتوبوس پرت شدم به سال هزاروسیصدو شصت و فلان!



+ از میان همینطوری های روزانه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد