دلتنگ که میشوی, قلبت فشرده میشود, سعی میکنی خاطراتی را مرور کنی,مرور میکنی و دلتنگ تر میشوی, سعی میکنی تجسم کنی نشسته است روبرویت, حرف میزند, درباره کرفس و خواصش میگوید, ناخودآگاه خنده ات میگیرد میخواهی دست کنی و موهایش را بگذاری پشت گوشش, دستت توی هوا می ماند, دلتنگ تر میشوی.
دلتنگتر میشوی ...