بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1328


آدمها می آیند و میروند هر کدام طعمی دارند لابد, نمیخواهی وابسته شوی میخواهی شبیه کودکی باشی که رهایش کرده اند توی یک قنادی, لابلای آبنباتها و شکلاتها میچرخد از همه شان هم میخواهد, برایش مهم نیست که قند و شکر در آینده چه بلایی سرش خواهد آورد, همه اینها میگذرد و یک جایی نگاه میکنی و میبینی افتاده ای در آغوش تنهایی, گاه برای وابسته شدن هم دیگر دیر است.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد