بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1506


‏تو کیوسک داشتم داستان همشهری میخریدم یکی اومده بود فیلم بخره مجله رو برداشت گفت چنده؟ گفتم دوازده تومن! گفت چه خبره، کتاب چی داره مگه؟ گفتم سیگار میکشی؟ گفت نه! و بدین شکل ریده شد به فاز نصیحتی من.



+ از میان همینطوری‌های روزانه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد