این درباره نوشتن هم از آن چیزهای مزخرف است.
چه بنویسم ...
من یکی هستم شبیه تو، مثل خودت،
کمی پر روتر!
دو خط چائی /
یک فنجان خاطره /
کمی انتظار /
بوسه ای نزدیک ...
ادامه...
پسرعموم دوچرخه ۲۸ داشت من قدّم نمیرسید روی زین بشینم، یه پام رو اینور روی رکاب میذاشتم اون یکی پارو هم از زیر میله افقی بدنه رد میکردم میذاشتم روی اون رکاب و یه وری پا میزدم، این شکلی دوچرخهسواری یاد گرفتم، البته با زخم و زیل شدن فراوان.
سلام . نوشته هات قشنگن. فردا تولد 31 سالگیمه و دنبال متنی برای اینستام میگشتم چشمم به نوشته هات خورد