مرد ترازو رو توی پیاده رو جلوی روزنانه فروشی گذاشته بود جلوش زنی رد میشد پونصد تومن داد بهش مرد گفت من گدا نیستم باید وزن کنید زن گفت من نمیخوام وزنم رو بدونم بعد به من گفت شما وزن کن منم وزن کردم، گفتم ترازوت درسته گفت آره! زن رفت و من موندم با توهم اضافه وزن.