هوا که سرد میشد دوتا بخاری نفتی آزمایش یشمی و عنابی رنگ را از توی زیرزمین بیرون میکشیدیم و توی هال و پذیرایی علم میکردیم، چسباندن پاها به بدنه داغ و گرم بخاری حال آدم را جا میآورد اما از آن بهتر سیبزمینیهایی بود که مادر نصف میکرد نمک میزد و میچسباند به تنور بخاری، زندگی طعم داشت، خانه گرم بود.