بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1544


‏هوا که سرد میشد دوتا بخاری نفتی آزمایش یشمی و عنابی رنگ را از توی زیرزمین بیرون می‌کشیدیم و توی هال و پذیرایی علم‌ میکردیم، چسباندن پاها به بدنه داغ و گرم بخاری حال آدم را جا می‌‌آورد اما از آن بهتر سیب‌زمینی‌هایی بود که مادر نصف میکرد نمک میزد و میچسباند به تنور بخاری، زندگی طعم داشت، خانه گرم بود.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد