این درباره نوشتن هم از آن چیزهای مزخرف است.
چه بنویسم ...
من یکی هستم شبیه تو، مثل خودت،
کمی پر روتر!
دو خط چائی /
یک فنجان خاطره /
کمی انتظار /
بوسه ای نزدیک ...
ادامه...
بعضیها شاکی هستن که چرا خبر از احوالشون نمیگیریم بعد خودشون از احوال آدم خبر ندارن، خبر ندارن چه اتفاقاتی برات رخ داده، کجا زمین خوردی گیر کردی اذیت شدی، پدرت در اومده، بعد هم بگی گرفتار بودم و مشکل داشتم میگن حالا یه زنگ میزدی خب!