دوره دانشجویی خونه گرفتیم، یه شب سر کوچه یکی از بچهها یه بچه گربه پیدا کرد آورد خونه بزرگش کردیم، این گربههه هیچوقت بیرون نمیرفت، یه صبح صدای ناله میاومد از تو حیاط پاشدم دیدم یه گربه پریده تو حیاط و روی گربهی ماست، خلاصه هیچی حامله شد و سه تا بچه زایید و خرج مارو بیشتر کرد!