ایستاده بود گوشه مترو, صندلی خالی شد ننشست گفتم پدرجان صندلی خالیه بیا بشین گفت لباسام کثیفه نمیخوام کثیف بشید. شبیه کارگرهای ساختمانی بود. پیرزنی که کمی آنورتر نشسته بود گفت آقا بیا بشین باز خداروشکر شما لباسات کثیفه بیشتر ماها ذاتمون کثیفه زیر لباس قایمش میکنیم.
خیابانی که عبور می کرد
از میان خاطراتی خیس
از بین آغوش خیال
و کودکی هایی که در خواب درخت
پی دستان خدا بود.
خیابانی در آن سوی وهم
پشت هزار تصمیم مردد
در امتداد هیچ
و مردی پشت چراغی که سبز نداشت،
قرمز بود، چشمان تقدیر
تنهایی ریخته روی خیابان
پس از بارش باران
لابلای برگ های پائیز.
گیسوی زنی می ریزد در آغوش باد
بوسه ای راهش را گم می کند
پیرمردی روی خاطراتش
دوباره زائیده می شود.
ای لیا
بیا دستان خیال را برداریم
برویم سر کوه تنهایی
دعایی بکنیم
شاید خدا دلش گرفته باشد ،
بوسه ای بردارد
بریزد روی لبهای خیال.
ای لیا
پا میگذارد توی چهل سالگی ولی انگار توی بیست و پنج سالگی متوقف شده است, اگر نمیشناختمش و با پسر بزرگترش توی خیابان می دیدمشان میگفتم خوش به حال آن پسرک که دل چنین زنی را بدست آورده است. سن یک عدد است, هرچند به قول خودش این عدد گاهی باعث میشود فکر کنی برای یک سری کارها زمان نداری ولی گمانم میشود آن اعداد را بی خیال شد. میشود تازگی را همیشه در میان خطوط زندگی احساس کرد, میشود همیشه سی و چند ساله باقی ماند, میشود فکر کرد به بیست و پنج سالگی, میشود جایی در زمان متوقف شد.
در این تنهایی
ای لیا
شبیه تکان خوردن موهای زنی در باد، زندگی همین است، همینقدر سبک، همینقدر رقیق، توی رنجهایت هم میتوانی حس کنی که زنی نشسته است توی ایوان، موهایش را شانه میکند و بوی زندگی میریزد روی احساس خیابانهای مرده این شهر ...
یکم - گفت : چک را گذاشتم جلوی مدیرعامل امضا کند, بلند شد آمد اینطرف میز چک را امضا کرد خواستم چک را بردارم بازوی چپم را گرفت جوری فشار داد که سینه ام را هم لمس کرد. خودم را کشیدم و فرار کردم بیرون.
دوم - یکی میگفت این لمس شدن بی اجازه برای زن رنج آور است. ایکاش بفهمند زن را دچار آسیب روحی و حتی گاهی جسمی میکند. حتی برای دست دادن هم ترجیحن باید صبر کرد زن خودش دست دراز کند. شاید به نظر یک لمس ساده باشد ولی قطعن از نظر زن ساده نیست.
اینوسط یکی با بقیه فرق داره هروقت هم میپرسه چرا فرق دارم میگم فرق داری دیگه, آدم فرق داشتن رو حس میکنه اما نمیتونه به زبون بیاره ... فرق داری!