تو رفتهای و من خیره به بوی عطرت که در فضای خاطره باقیست ...
ایلیا
باران چیزی کم دارد
تو را
ای لیا
خیابانی بلند
گاه باید یک چیزهائی را کند و دور انداخت، یکیش همین دلتنگی!
سالها پیش
شب
تو را دوست دارم
دلتنگی
میخواهم از لبهایت بگویم که بوسیدنیست ولی خب وسط جام جهانی گم میشود و کسی نخواهد دید ... هرچند لبهایت بوسیدنیست.
آه ای زنی که حجم سنگینی از زیبایی را
هر صبح با خودت حمل میکنی
گاهی نیاز داریم به هوای تازه، راه تازه، حرفهای تازه ...
دلی که میشکند حال خوبی دارد، لطیف میشود، رقیق میشود، آرام میشود ... دلی که میشکند جای حبیب میشود.